بسم الله الرحمن الرحیم


فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ؛

در تاریکی‌ها صدا زد: «جز تو معبودی نیست! منزّهی تو! این منم که از ستمکاران بودم!»

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ

ما دعای او را اجابت کردیم؛ و از آن غم نجاتش دادم؛ و این گونه مؤمنان را نجات می‌دهیم!


هر بار که این دو آیه را می‌خوانم

انگار حکایت خودمان را مرور می‌کنم

یکی برای تو، یکی برای من

"این منم که از ستمکاران بودم"

و شاید

من همان غمی باشم

که خداوند تو را از آن نجات داد

"و کذلک ننجی المومنین"