بسم الله الرحمن الرحیم


شبیهِ قطره‌ی اشکی به راه افتادم

ستاره بودم و از چشمِ ماه افتادم


صدف صدف پیِ درّی گران‌بها گشتم

چقدر در پیِ یوسف به چاه افتادم!


از آن دو راهیِ دریا-چمن گذر کردم

ولی به دامِ دو چشمِ سیاه افتادم


حکایتی‌ست جنون، بین عاقلان، دیدی

که چون جرقه به انبارِ کاه افتادم ؟!


اراده کرده‌ام این‌گونه عاشقت باشم

به دست و پای غمت دلبخواه افتادم


[سید مهدی موسوی]